دور از خانهی پدریام
… برقع محکم دور سرش را گرفته بود و درزهای آن بر جمجمهاش فشار میآورد. تا حالا هیچوقت زنان قبیلهی مطیر را مجبور نکرده بودند برقع بپوشند. این جزو فرهنگ آنان نبود…
داستانی از زنان محروم و دربند، از سرزمینی که هیچ زنی نمیتواند بهتنهایی زندگی کند، از مردمی مظلوم که اسیر دست طالبانند و در این میان، گزارشگری انگلیسی، زنی دلیر، بر آن میشود تا به دخترکی معصوم کمک کند.
دور از خانهی پدریام | جیل مک گیورینگ | حمیده رستمی | انتشارات لیوسا
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.