کودک درون و چراغ جادو

کودک درون و چراغ جادو

به خاطر داشته باشید كه زمان مناسب برای رسیدن به هدف همین الان است. از همین الان شروع كنید و دست بكار شوید. با هر قدمی كه برمی‌دارید قوی‌تر، نیرومندتر، ماهرتر و باتجربه‌تر، مطمئن‌تر و موفق‌تر می‌شوید.

این قصه برای علاءالدین تعریف می‌شود تا او بتواند پنج مانعی را كه بر سر راهش قرار گرفته بود تشخیص دهد. موانعی كه او را از خواستن و خواست خود را مطرح كردن بازمی‌داشت. مانع اول، نادانی و جهالت او از این موضوع بود كه می‌تواند و حق دارد بپرسد و نیات باطنی خود را به زبان آورد. بسیاری از ما غافل از این نكته‌ایم كه چه امكاناتی داریم و چه در حد اختیاراتمان می‌باشد. دومین مانع عقاید و باورهای محدودكننده و نادرست است كه باعث می‌شود از راه و روش خود منحرف و گمراه شویم. سومین مانع ترس است. او تصور می‌كرد اگر خواهشی بكند پاسخ منفی می‌شنود و در نتیجه خوار خواهد شد. بسیاری از ترس‌ها در مقابل تست‌ها آنالیزها تاب مقاومت نمی‌آورند. همواره وقتی احساس كردید می‌ترسید از خود بپرسید بدترین چیزی كه ممكن است اتفاق بیافتد، چیست؟ چهارمین مانع غرورش بود و مانع پنجم سلب اعتماد به نفس از وی. او خود را لایق خواهش و تمنایی نمی‌دانست. وقتی تصمیم می‌گیرید كه بر زندگی‌تان مسلط شوید، آنگاه می‌توانید به ندای قلبتان گوش دهید و خواسته‌هایتان را به انجام رسانید. اعتماد به نفس تو در این كشاكش شكوفا می‌شود و رویاهایت را باور خواهی كرد.

علاءالدین سعی دارد از این پنج مانع رها شود. به مزایای این نكته‌ها بیاندیشید كه چگونه، چه وقت و از چه كسی درخواستی كنید و خواسته‌هایتان را مطرح سازید. و در ارتباطات خویش با دیگران مأیوس نشوید.

“بخواهید تا به شما داده شود، بجویید تا بیابید. در بزنید تا به روی شما باز شود. زیرا هر كه چیزی بخواهید به دست خواهید آورد. هر چه بجویید خواهید یافت. كافی است در بزنیدكه در به رویتان باز شود.”

کودک درون و چراغ جادو | جک کانفیلد | هوشیار رزم آزما | انتشارات لیوسا